چه ضیافت غریبی من و گیتار و ترانه
جای تو یه جای خالی شعر من شعر شبانه
هرم خورشیدی چشمات منو آب کرد و تموم کرد
لحظه ناب پریدن با یه دیوار روبروم کرد
تو ضیافت سکوتم تو اگه قدم بزاری
میبینی از تو شکستم ولی تو خبر نداری
بی تو از زمزمه دورم بی تو از ترانه عاری
زخم توزخم همیشه.اینه تنها یادگاری
ازطرف دوست خوبم m
نظرات شما عزیزان: